خدای من واقعا خواب های عجیبی میبینم !! پری شب خواب دیدم که  نصف شبه و دارم میرم خونه !توی تاریکی! یهو فاطمه خ. پ  (از هم کلاسی هام) اومد دنبالم ! اون با باباش بود با کامیون !!!!! و بهم گفت بازم پیداات کردیم !    بعد رفتم خونه کلی باهام دعوا کردتن که تو  دیر اومدی1!!!

دیشب هم خواب دیدم  تو مدرسمون یه دریاچه هست ! و یه مشت جادو کرد اومدن رو سطح آب کوییدیچ بازی میکنن !! و معلمای ما مارو گروه به گرو از این سمت مدرسه میبردن به اون  سمت ! جالب بود که مالفوی هم اونجا بود!!!  من باهاش خوب برخورد کردم !!

خدای من اینا همه آثا هری پاتره!!!



نظرات 1 + ارسال نظر
ترگل یکشنبه 27 تیر 1395 ساعت 13:15 http://http/www.nanaz-80.loxblog.com

اااااااااااااااااااااااا
حالت خوبه خواهر؟
تب؟
دکتر؟

الان آره !!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.