نازنین بی قرار

اگه این ماه هنوزم پشت ابره اگه این قصه پر از آه من و توست


یه جهان عشق در حال تپیدن تو ضمیر ناخودآگاه من و توست 


 نازنین بی قرار


از فریب روزگار


خم به ابروت نیار 


 گاهی شاید هر کدوم از یه طرف رفتیم و این همه حادثه رو از چشم هم می دیدیم


من و تو پاش بیفته سپر بلای هم میشیم و واسه هم زندگیمونم میدیم


نازنین بی قرار


از فریب روزگار


خم به ابروت نیار 


 اگه تو پستوی خونه عشقو پنهون کردی اگه گاهی از کنار بغض هم رد میشیم


توی هر لحظه ی این زمستون طولانی ما همیشه فکر برپا کردن آتیشیم 


 نازنین بی قرار


از فریب روزگار


خم به ابروت نیار